سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] بسا کسى که با نعمتى که بدو دهند . به دام افتد ، و با پرده‏اى که بر گناه او پوشند فریفته گردد ، و با سخن نیک که در باره‏اش گویند آزموده شود ، و خدا هیچ کس را به چیزى نیازمود چون مهلتى که بدو عطا فرمود . [نهج البلاغه]
 

 

 

علوم قرآنی Quranic Sciences

آیا پیامبر سواد نوشتن نداشته یا عادت به نوشتن نداشته است؟
پیامبر اسلام به ظاهر خواندن و نوشتن نمی دانست، و در میان قوم خود به داشتن سوادمعروف نبود زیرا هرگز ندیده بودند چیزی بخواند یا بنویسد، بنابراین او را «امی» میخواندند قرآن هم او را با همین وصف یاد کرده است: «الذین یتبعون الرسول النبی الامی»، «فامنوا باللّه و رسوله النبی الا می»1امی منسوب به ام (مادر)است و کسی را گویند که هم چون روزی که از مادر زاده شده است فاقد سوادباشداین یکی از احتمالات مشهور درباره امّی بودن پیامبر(ص) است که با آیه های دیگر قرآن بیش تر سازش دارد: «ومنهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانی2 در این آیه جمله «لا یعلمون الکتاب»ظاهرا تفسیر «امیون» استو نیز از مقابله آنان (عرب) با اهل کتاب که اهل سوادبودند، به دست می آید (به جهت تناسب در عطف) که مقصود، فاقد کتابت و سواداست و حدیث منقول از پیامبر اکرم (ص) کهفرمود: «انا امة امیة لا نکتب و لانحسب3، ما مردمی هستیم فاقد سواد کتابت و نگارش حساب» معنای نداشتن سواد را تایید می کند.
آن چه با معجزه بودن قرآن تناسب دارد، صرفا نخواندن وننوشتن است نه نتوانستن خواندن و نوشتن «و ما کنت تتلو من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک اذن لارتاب المبطلون4، تو هیچ کتابی را پیش از این نمی خواندی و با دست خود چیزینمی نوشتی، وگرنه باطل اندیشان قطعا به شک می افتادند»، مبادا کسانی که در صددتکذیب و ابطال سخنان تو هستند شک و تردید کنند این آیه دلیلی است بر این که پیامبر چیزی نمی خواند و نمی نوشت، ولی دلالت ندارد که نمی توانست بنویسد وبخواند و همین اندازه برای ساکت کردن معارضین کافی است، زیرا پیامبر را هرگز باسواد نمی پنداشتند،بنابراین راه اعتراض را بر خود بسته می دیدند
.
شیخ ابوجعفر طوسی در تفسیر آیه می گوید: «مفسرین گفته اند نوشتن نمی دانست، ولی آیه چنین دلالتی ندارد صرفا گویایاین جهت است که نمی نوشته و نمی خوانده است و چه بسا کسانی نمی نویسند ولی قادر برنوشتن هستند و درظاهر وانمود می شود که فاقد سوادند و کتابت نمی دانند پس مفاد آیهچنین است: پیامبر به نوشتن و خواندن دست نزده بود و او را عادت بر نوشتن نبود» .5 علامه طباطبایی فرموده است: «ظاهرالتعبیر نفی العادة وهو الانسب بالنسبة الی سیاق الحجة6، ظاهر عبارت نفی عادت بر نوشتن و خواندن است و این در جهت استدلال مناسب تر است».

1-اعراف 7: 157 و 158
.
2-بقره2: 78
.
3-تفسیر کبیر رازی، ج15، ص 23
.
4-عنکبوت 29: 48
.
5-ابوجعفر (شیخ طوسی)، التبیان، ج8، ص 193
.
6-المیزان، ج16، ص 145.




  • کلمات کلیدی :

  • ::: یکشنبه 86/10/16 ::: ساعت 3:21 عصر :::   توسط شهرمجازی قرآن کریم 
    نظرات شما: نظر