قرآن از طرف جبرئیل بر پیامبر(ص) چگونه نازل شده است؟ آیا به صورت صوت و لحن نازل گشته است؟
الف ـ قرآن از سوی خدا و به واسطة جبرائیل امین بر پیامبر(ص) نازل شده است و چگونگی این نزول ـ بر اساس روایاتی که در دست است ـ بدین صورت بوده که جبرئیل خدمت پیامبر اکرمرسیده و آنچه از سوی خدا به او سپرده شده، برای پیامبر اسلامبازگو میکرد. در روایتی از امام صادقآمده است: جبرائیل هنگامی که به حضور پیامبر میرسد، مانند بندگان مینشست و بدون اجازه وارد نمیشد.گفتنی است بخشی از قرآن نیز بدون واسطه جبرائیل و به طور مستقیم از جانب خدا بر رسول گرامی اسلام نازل شده است.
ب ـ گویا منظور از صوت و لحن، الفاظ قرآن به شکل کنونی آن است; زیرا الفاظ قرآن الهی و بر پایة بلندی از اعجاز و زیبایی است. دلایلی چند بر وحیانی بودن الفاظ قرآن دلالت دارد که شماری از آنها به اختصار بیان میشود.
1. نخستین دلیل بر وحیانی بودن الفاظ قرآن، اعجاز بیانی قرآن است. تحدی قرآن که در آیات متعددی مطرح شده است اگر نگوییم همواره، دست کم بیشتر، از جنبة اعجاز بیانی و مربوط به ساختار الفاظ لفظی قرآن است و دامنة این تحدی نه تنها کافران و مشرکان، بلکه تمام انسانها و حتی پیامبر را نیز در بر میگیرد; پس خود پیامبر نیز به عنوان یک انسان و بدون وحی الهی توان آوردن چنین کتابی را ندارد.
2- دلیل دوم، تعبیر "قول" و "قرائت" نسبت به وحی است. در آیات چندی، از قرآن به عنوان "قول" یاد شده است: "إِنَّهُو لَقَوْلٌ فَصْلٌ ;(طارق،13)که این ]قرآن[ سخنی است که حق را از باطل جدا میکند."; "إِنَّهُو لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ;(تکویر،19) که این ]قرآن[ کلام فرستادة بزرگواری ]=جبرئیل امین[ است"; "إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً ;(مزمل،5) چرا که ما به زودی سخنی سنگین بر تو القا خواهیم کرد."
همچنین در آیات دیگری تعبیرهای "قرائت"، "تلاوت" و "ترتیل" به کار رفته است: "فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْءَان;(نحل،98); "فَإِذَا قَرَأْنَـَهُ فَاتَّبِعْ قُرْءَانَهُو ;(قیامت،18) پس هرگاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروی کن." "ذَ َلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الاْ ?َیَـَتِ وَالذِّکْرِ الْحَکِیمِ ;(آلعمران،58) اینها را که بر تو خواندیم از نشانهها ]ی حقانیت تو[ و یادآوری حکیمانه است."، "وَ رَتِّلِ الْقُرْءَانَ تَرْتِیلاً ;(مزمل،4) و قرآن را با دقت و تأمل بخوان."
با توجه به این که "قول" بر مجموع دال و مدلول اطلاق میشود و نه مدلول تنها و همچنین "قرائت" عبارت است از بازگو کردن عبارات و الفاظی که دیگری تنظیم کرده است، در برابر "تکلم" که انشای معنا با لفظ است که خود انسان تنظیم میکند.(علوم قرآنی، ص 58.) نتیجه این میشود که الفاظ و عبارات قرآن از پیامبر نیست; از این رو نمیگوییم پیامبر قرآن را "تکلم" کرد، بلکه میگوییم قرآن را "قرائت" یا "تلاوت" کرد.
3- در قرآن کریم آمده است که پیامبر اختیار تبدیل و تغییر در قرآن را ندارد:
"...قُلْ مَا یَکُونُ لِیَّ أَنْ أُبَدِّلَهُو مِن تِلْقَآیسًِ نَفْسِیَّ إِنْ أَتَّبِعُ إِلآ مَا یُوحَیََّ إِلَیَّ...;(یونس،15)... بگو: من حق ندارم که از پیش خود آن را تغییر دهم; فقط از چیزی که بر من وحی میشود، پیروی میکنم. من اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از مجازات روز ]قیامت[ میترسم."
این سلب اختیار، نشان دهندة آن است که الفاظ و عبارات قرآن از پیامبر)ص) نیست و گرنه هر انسانی میتواند، آنچه را گفته است به تعبیر و بیان دیگری بگوید.
4-پیامبر اکرمهنگام وحی تلاش میکرد آیات وحی شده را حفظ کند و از همین رو در آغاز نبوت آیات را در حال وحی مرتّب تکرار میکرد، تا این که خداوند او را از این کار نهی فرمود و به او اطمینان داد که حفظ و نگهداری قرآن بر عهدة او است و هیچ گاه از ضمیر پیامبر(ص) محو یا فراموش نخواهد شد:
"لاَ تُحَرِّکْ بِهِی لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ به إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُو َ قُرْءَانَهُفَإِذَا قَرَأْنَـَهُ فَاتَّبِعْ قُرْءَانَهُ ;(قیامت،16ـ18) زبانت را به خاطر عجله برای خواندن آن (قرآن)حرکت مده; چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهدة ماست; پس هرگاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروی کن."
چنان که پس از وحی نیز پیامبر گرامی اسلامدستور میفرمود که آیات را بنویسند و ضبط کنند. این حرص و تلاش در حفظ وحی به هنگام وحی و پس از آن، نشان میدهد که الفاظ و کلمات قرآن در اختیار پیامبر نبوده است تا هرگونه بخواهد تنظیم و ترتیب دهد.
5. گذشته از آن چه به اختصار در بالا آمد، نکتة دیگری که وحیانی بودن الفاظ قرآن را به قوت تأیید میکند، تفاوت قرآن و حدیث از لحاظ سبک و بیان و شیوة ترکیب کلمات و جملات است. این تفاوت و دوگانگی که واقعیتی انکارناپذیر است و با اندک توجهی آشکار میشود، گواه روشنی بر عدم دخالت پیامبر(ص) در شکلگیری ساختار لفظی و بیانی قرآن است و نشان میدهد که آنچه را پیامبر به عنوان قرآن قرائت میکند، غیر از تعبیر شخص از اندیشة او است.
نظرات شما: نظر