اسـتـفـاده از تمثیل و تشبیه در سخن در رساندن مطالب و درک بهتر و سریعتر کمک مى کند در بیان مطالب علمى و عقلى مثل و تشبیه بهترین وسیله براى تفهیم مطلب است روى سخن قرآن با همه اقشار جامعه است . قـرآن در مـوضـوعـات گوناگون با استفاده از مثل هاى محسوس و ملموس و قابل درک همگان مـطـالب عمیق را رسانده است قرآن در انتخاب مثال آن قدر ظریف و زیبا عمل نموده است که با مثال عینیت خارجى را در ذهن مخاطب مجسم مى کند. قرآن پایدارى حق و ناپایدارى باطل را با مثال این گونه ترسیم مى نماید:. (الـم تر کیف ضرب اللّه مثلا کلمة طیبة کشجرة طیبة اصلها ثابت وفرعها فى السماءتؤتى اکلها کل حین باذن ربها) . ((مثل حق همانند درخت سودمند و پاکیزه است که ریشه هاى آن در اعماق زمین فرورفته و آن را ثـابت و استوار نموده است و شاخه هاى آن در آسمان پرکشیده و همواره ثمر مى دهد, حق همانند چنین درخت سر سبز شاداب و زنده و پایدار است ))..(ومـثـل کـلـمـة خـبـیـثـة کـشـجـرة خـبـیـثـة اجـتـثـت مـن فـوق الارض...مـالـهـامـن قـرار). .در مورد باطل سخن از میوه نیست , زیرا باطل بى ثمر است و در مثال کاملا ترسیم شده که درخت بـى ریشه اگر چند روزى هم سبز باشد, گذرا و ناپایدار است و زودپژمرده و زرد و خشک خواهد شد .کدام انسان است که روانى و رسایى و شیوایى این مثال را متوجه نباشد. در مـورد اضـطـراب و نـگـرانى انسان هاى مشرک که تکیه گاه اصلى یعنى خدا را رهاکرده و به پـنـاهـگـاهـهـاى پـوشـالـى و غیر خدا روى آورده اند پناهگاههاى آنها را بى اساس مى خواند قرآن پـنـاهگاههاى آنان را به خانه , عنکبوت تشبیه مى کند که سست ترین خانه هاست ,(مثل الذین اتخذوا من دون اللّه اولیاءکمثل العنکبوت اتخذت بیتا وان اوهن البیوت لبیت العنکبوت ) ((مثل آنان که غیر خدا را ولى و سرپرست خویش قرار داده اند همانند خانه عنکبوت است که پوشالى ترین خانه هاست )), چه مثلى گویا و ساده و رسا و قابل فهم براى همگان. !!
در مـورد بـى توجه بودن به آیات الهى و بهره نگرفتن از نعمت تفکر و تعقل با داشتن توان تفکر که نـتـیـجـه آن کودنى و بلاهت و سر به زیر انداختن و بى مقصد راه رفتن است و بى بهره و محروم مـانـدن از هـدایـت , کـه آن چـنـان خـود را بـه ابـلهى زده که به هیچ وجه دعوت الهى در او اثر نـمـى گـذارد مـى فـرمـایـد:(مـثـل الـذیـن حـمـلو التوریة ثم لم یحملوهاکمثل الحمار یحمل اسـفـارا), ((مثل اینها همانند مثل چهارپایى است که بار آن کتاب باشد)), چهارپا از کتاب چه مى فهمد, براى چهارپا چه فرق مى کند بارش کتاب آسمانى باشد یا سنگ بیابانى . در قـرآن نـمـونـه هـاى زیـادى مـثـل وجـود دارد که مجال طرح همه آنها نیست ازاین نمونه ها ویـژگـى هـاى مـثـالـهـا همچون روانى و رسایى و نیز عمق آنها,کاملا آشکاراست قدرت کلام و اسـتـحکام بیان و شیوایى تمثیل در حدى است که با همراه شدن باسایر زیبایى هاى سخن از توان انسان خارج است که چنین زیبا و روان و قابل فهم همه انسان ها سخن بگوید.
نظرات شما: نظر