در اهمیتشناخت اسباب نزول یا شان نزول باید گفت:همان گونه که مىدانیمقرآن،تدریجى و در مناسبتهاى مختلف نازل شده است.بر حسب اقتضا اگرحادثهاى پیش مىآمد یا مسلمانان دچار مشکلى مىشدند،یک یا چند آیه و احیانایک سوره براى رفع مشکل نازل مىگردید.پر واضح است که آیات نازل شده در هرمناسبتى،به همان حادثه و مناسبت نظر دارد.پس اگر ابهام یا اشکالى در لفظ یامعناى آیه پدید آید،با شناخت آن حادثه یا پیش آمد،رفع اشکال مىکرد.در نتیجهبراى دانستن معنا و تفسیر کامل هر آیه، باید به اسباب نزول یا شان نزول آن رجوع کرد تا کاملاموضوع روشن شود. بیش تر مفسرین فرقى میان این دوقایل نشده اند و هر مـنـاسـبـتـى را کـه ایجاب کرده است آیه یا آیه هایى نازل شود, گاه سبب نزول و گاه شان نزول گفته اند در صورتى که میان این دو عبارت فرق است , ازاین جهت که شان نزول اعم از سبب نزول اسـت هرگاه به مناسبت جریانى درباره شخص و یا حادثه اى , خواه در گذشته یا حال یا آینده و یا دربـاره فـرض احـکـام , آیه یاآیاتى نازل شود همه این موارد را شان نزول آن آیات مى گویند, مثلا مـى گـویـنـد کـه فـلان آیـه درباره عصمت انبیا یا عصمت ملائکه یا حضرت ابراهیم یا نوح یا آدم نازل شده است که تمامى این ها را شان نزول آیه مى گویند اما سبب نزول , حادثه یاپیش آمدى است کـه مـتـعـاقـب آن , آیـه یا آیاتى نازل شده باشد و به عبارت دیگر آن پیش آمد باعث و موجب نزول گردیده باشد
پس شان نزول یا اسباب نزول مىتواند قرینهاى باشند تا دلالت آیه را تکمیلکنند و بدون آن،دلالت آیه ناقص مىماند
مثلا در مورد آیه ان الصفا و المروة منشعائر الله فمن حج البیت او اعتمر فلا جناح علیه ان یطوف بهما... اشکال شده است کهسعى میان
دو کوه صفا و مروه در حج و عمره از ارکان است،چرا به لفظ«لا جناح» تعبیر شده است؟ معناى ظاهرى آیه چنین است:گناهى نیست که میان آن دو کوه سعى نمایید.اینعبارت جواز را مىرساند نه وجوب را.ولى با مراجعه به شان نزول آیه روشنمىشود که این عبارت براى
رفع توهم گناه آمده است،زیرا پس از صلح حدیبیه درسال ششم هجرى مقرر شد که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و صحابه سال بعد
براى انجام مراسمعمره به مکه مشرف شوند و در این قرار داد چنین آمده بود که به مدت سه روزمشرکان بتهاى خود را از اطراف بیت و هم چنین از روى کوه صفا و مروه بردارند تامسلمانان آزادانه مراسم طواف و سعى را انجام دهند.پس از گذشتسه روز بتهابرگردانده شد.برخى از مسلمانان به عللى هنوز مراسم سعى را انجام نداده بودند وبا بازگرداندن بتها،چنین گمان بردند که با وجود بتها،سعى میان صفا و مروهگناه است.آیه مذکور نازل شد تا مسلمانان از سعى خوددارى نکنند،زیرا اساساسعى از شعائر الهى است و وجود بتها امر عارضى است و به آن زیاننمىرساند. لذا مفهوم این آیه با مراجعه به شان نزول کاملا واضح و روشن مىشودو مساله جواز یا وجوب سعى در کار نیست،بلکه صرفا«دفع توهم منع»است. یعنى با وجود بتها منعى از انجام سعى نیست.
پس شناخت اسباب نزول یاشأن نزول نقشاساسى در فهم و پىبردن به معانى بسیارى از آیات ایفا مىکنند .
نظرات شما: نظر