باسلام خدمت همه خواننده گان وبلاگ علوم قرآنی
در چندین پست قبل درباره علوم قرآنی وتعریف آن مطالبی برای شما بیان کردم .دراین پست باز برای روشن شدن بحث علوم قرآنی مطلبی دیگر عرض می کنم.
((عـلـوم قرآنى )) اصطلاحى است درباره مسایلى مرتبط با شناخت قرآن و شؤون مختلف آن. فرق مـیان ((علوم قرآنى )) و ((معارف قرآنى )) آن است که علوم قرآنى بحثى بیرونى است و به درون و مـحـتـواى قـرآن از جـنـبه تفسیرى کارى ندارد, اما معارف قرآنى کاملا با مطالب درونى قرآن و محتواى آن سروکار داشته و یک نوع تفسیرموضوعى به شمار مى رود.
مـعارف قرآنى یا تفسیر موضوعى , مسایل مطرح شده در قرآن را از حیث محتوایى بررسى مى کند بدین ترتیب که آیات مربوط به یک موضوع را از سراسرقرآن در یک جا گردآورده و در مورد آن چه که از مجموع آن ها به دست مى آید سخن مى گوید, مشروط برآن که از محدوده دلالت قرآنى فراتر نـرود گـرچه در تفسیرموضوعى گاه ضرورت دارد به شواهد عقلى و نقلى دیگرى نیز استشهاد شـود, ولـى بـحـث کـامـلا قـرآنـى اسـت و تنها از دیدگاه قرآن مورد بررسى قرار مى گیرد این مطلب بدین جهت اهمیت دارد که بحث هایى را که جنبه ((معارف اسلامى )) دارند و احیانادر کنار دلایـل عـقـلى و نقلى به آیات قرآن نیز استناد مى کنند, از ((معارف قرآنى )) یا((تفسیر موضوعى قرآن )) جدا شود.
((عـلـوم قـرآنى )) بحث هاى مقدماتى براى شناخت قرآن و پى بردن به شؤون مختلف آن است در عـلـوم قـرآنى مباحثى چون وحى و نزول قرآن , مدت و ترتیب نزول , اسباب النزول , جمع و تالیف قـرآن , کـاتـبـان وحـى , یک سان کردن مصحف ها,پیدایش قرائات و منشا اختلاف در قرائت قرآن , حجیت و عدم تحریف قرآن ,مساله نسخ در قرآن , پیدایش متشابهات در قرآن , اعجاز قرآن و مطرح مـى بـاشـد ازایـن جـهـت عـلوم را به صیغه جمع گفته اند که هر یک از این مسایل در چارچوب خـوداسـتـقلال دارد و علمى جدا شناخته مى شود و غالبا ارتباط تنگاتنگى میان این مسایل وجود نـدارد لـذا میان مسایل علوم قرآنى نوعا یک نظم طبیعى برقرار نیست تا رعایت ترتیب میان آن ها ضرورى گردد, لذا هر مساله جدا از مسایل دیگر قابل بحث و بررسى است .
ضـرورت بـحـث در علوم قرآنى از آن جهت است که تا قرآن کاملا شناخته نشود وثابت نگردد که کـلام الـهى است , پى جور شدن محتواى آن موردى ندارد براى رسیدن به نص اصلى که بر پیامبر اکرم (ص ) نازل شده , باید روشن کرد که آیا تمامى قرائت ها یا برخى از آن ها است که ما را به آن نص هـدایـت مـى کـند؟
هم چنین درمساله نسخ , تشخیص آیه منسوخ از ناسخ یک ضرورت اولى است الـبـتـه نـسـخ بـه معناى اعم که شامل تخصیص و تقیید نیز مى باشد, چنان که در کلام پیشینیان نـیـزآمـده اسـت هـم چنین است مساله متشابهات در قرآن که بدون تشخیص این جهت درآیات , اسـتـنباط احکام و استفاده از مفاهیم عالیه قرآن به درستى ممکن نیست و هریک از مسایل علوم قرآنى در جاى خود, نقش مهمى در بهره گیرى از محتواى قرآن ایفا مى کند برخى از این مسایل , از مبادى تصوریه و برخى از مبادى تصدیقیه به شمار مى روند.
نظرات شما: نظر