جبرئیل به دو صورت خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) مى رسید:
الف ـ گاهى خداى توانا جبرئیل را به صورت انسانى، تغییر شکل مى داد، او به خدمت پیامبر مى آمد و آن چه را خداوند وحى فرموده بود به پیامبر ابلاغ مى کرد. مطابق برخى از روایات جبرئیل گاهى به صورت شخصى به نام «دحیه کلبى» خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مى آمد.
ب ـ در موارد اندکى هم پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) جبرئیل را با صورت اصلى خودش مى دید که گفته شده در تمام مدّت نبوت حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) تنها دو بار حضرت جبرئیل را به صورت اصلى خودش دیده است.
نظرات شما: نظر
آیة الله خامنه اى در چه سال هایى و در کجا قرآن تفسیر مى کردند؟ آیا نوارها یا نوشته هاى آن موجوداست؟
مقام معظم رهبرى از سال 1350 کلاس هاى مخفى تدریس معارف اسلامى داشتند و در سال 1353 پس از آزادى از زندان، کلاس هاى «تفسیر قرآن و حدیث» تشکیل دادند.
مقام معظم رهبرى علاوه بر آن که در قرائت ترتیل قرآن بسیار توانا هستند تحقیقات و تألیفات قرآنى هم دارند که از جمله مى توان به موارد زیر اشاره کرد:
1ـ طرح اندیشه اسلامى در قرآن;
2ـ در سایه قرآن، ترجمه تفسیر سوره هاى حمد و بقره از تفسیر فى ظلال القرآن نوشته سید قطب;
3ـ قرآن و عترت;
4ـ مجموعه اى از دروس تفسیر قرآنى و...
نظرات شما: نظر
پیامبر اسلام به ظاهر خواندن و نوشتن نمی دانست، و در میان قوم خود به داشتن سوادمعروف نبود زیرا هرگز ندیده بودند چیزی بخواند یا بنویسد، بنابراین او را «امی» میخواندند قرآن هم او را با همین وصف یاد کرده است: «الذین یتبعون الرسول النبی الامی»، «فامنوا باللّه و رسوله النبی الا می»1امی منسوب به ام (مادر)است و کسی را گویند که هم چون روزی که از مادر زاده شده است فاقد سوادباشداین یکی از احتمالات مشهور درباره امّی بودن پیامبر(ص) است که با آیه های دیگر قرآن بیش تر سازش دارد: «ومنهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانی2 در این آیه جمله «لا یعلمون الکتاب»ظاهرا تفسیر «امیون» استو نیز از مقابله آنان (عرب) با اهل کتاب که اهل سوادبودند، به دست می آید (به جهت تناسب در عطف) که مقصود، فاقد کتابت و سواداست و حدیث منقول از پیامبر اکرم (ص) کهفرمود: «انا امة امیة لا نکتب و لانحسب3، ما مردمی هستیم فاقد سواد کتابت و نگارش حساب» معنای نداشتن سواد را تایید می کند.
آن چه با معجزه بودن قرآن تناسب دارد، صرفا نخواندن وننوشتن است نه نتوانستن خواندن و نوشتن «و ما کنت تتلو من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک اذن لارتاب المبطلون4، تو هیچ کتابی را پیش از این نمی خواندی و با دست خود چیزینمی نوشتی، وگرنه باطل اندیشان قطعا به شک می افتادند»، مبادا کسانی که در صددتکذیب و ابطال سخنان تو هستند شک و تردید کنند این آیه دلیلی است بر این که پیامبر چیزی نمی خواند و نمی نوشت، ولی دلالت ندارد که نمی توانست بنویسد وبخواند و همین اندازه برای ساکت کردن معارضین کافی است، زیرا پیامبر را هرگز باسواد نمی پنداشتند،بنابراین راه اعتراض را بر خود بسته می دیدند.
شیخ ابوجعفر طوسی در تفسیر آیه می گوید: «مفسرین گفته اند نوشتن نمی دانست، ولی آیه چنین دلالتی ندارد صرفا گویایاین جهت است که نمی نوشته و نمی خوانده است و چه بسا کسانی نمی نویسند ولی قادر برنوشتن هستند و درظاهر وانمود می شود که فاقد سوادند و کتابت نمی دانند پس مفاد آیهچنین است: پیامبر به نوشتن و خواندن دست نزده بود و او را عادت بر نوشتن نبود» .5 علامه طباطبایی فرموده است: «ظاهرالتعبیر نفی العادة وهو الانسب بالنسبة الی سیاق الحجة6، ظاهر عبارت نفی عادت بر نوشتن و خواندن است و این در جهت استدلال مناسب تر است».
1-اعراف 7: 157 و 158.
2-بقره2: 78.
3-تفسیر کبیر رازی، ج15، ص 23.
4-عنکبوت 29: 48.
5-ابوجعفر (شیخ طوسی)، التبیان، ج8، ص 193.
6-المیزان، ج16، ص 145.
نظرات شما: نظر
دانشمندان علوم قرآنی در طول تاریخ شاخه های فراوان و گوناگونی را برای علوم قرآنی برشمرده -اند به عنوان مثال جلال الدین سیوطی ( متوفای911ه)
به 70 شاخه از علوم قرآنی اشاره می کند. برخی از این دانشها عبارتند از: شناخت اسباب نزول آیات ، شناخت آیات محکم و متشابه ،
شناخت آیات مجمل و مبین ، شناخت کلمات غیر عربی در قرآن ، شناخت حروف به کار رفته در قرآن ، تقدیم و تأخیر در قرآن و ....
نظرات شما: نظر